اشعار علی توکلی.شعر امروز رسالتی برای آیندگان |
از خیابان بهشت... زندگی شک بزرگیست که در سر دارم مــثل یــک غـده ی بـدخـیـم، ته افـکارم
درد دارد سر من، عشق کمی میخواهم در هـــم آغــوشــی آخــر بـدهــد آزارم
من که عاقل نـشدم پشت خـیابان بهشت حـتم دارم به جنون می کشد آخر کارم
مگذر ساده از این قصه ی ویران شدنم کاخ"عشقم" که "خطا"کرده چنین آوارم
بد ترین حالت ویرانی من در نمِ عشق... پشـت این بغـض غم انگیز شده رگبارم
با هـمین شک عجـیبم به قوانین جنـون درسـراپا ی تو از فـلـسـفه ها سرشـارم
و فــقط کاش همیـن یک غزل تلــخم را می شد امـشـب به هـیـاهوی دلم نسپارم
8 مرداد 92 علی توکلی در پناه حق... نظرات شما عزیزان:
چه جوری ان قدر اشعار زیبا داری؟ من وب ساده ای دارم ولی می خواهم ارتقای خوبی بدهم . لطفأ به وب من بیا و راهنمایی ام کن . باتشکر.
link sho0did hazrate shaer
![]() [ پنج شنبه 17 مرداد 1392برچسب:شعر جدید از علی توکلی،از خیابان بهشت علی توکلی, ] [ 20:51 ] [ علی توکلی ]
|
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |